تاکسی
سکانس 1
اتاق کار
روز – داخلی
محمود پشت میز نشسته و متنی را تنظیم می کند . چند پاکت نامه به صورت در هم روی میز قرار دارند. آثار خستگی در صورت محمود مشهود است .
در باز می شود . محمود همچنان مشغول کار است . افشار باسبد کوچکی که حاوی حدود 15 – 20 پاکت نامه است وارد می شود وسبد را روی میز خالی
می کند. محمود نگاهی به ساعت روی دیوار که عدد 16 را نشان می دهد و بلافاصله صورت افشار می اندازد .
م- حاجی وقت تمومه ها
ا – دیروز هم همینو گفتی
م – آخه دیروز هم همین موقع کار را رو آوردی . فردا هم روز خداست.
ا – پس؛ فردا یادت نره غرغر کنی.
هردو می خندند.
محمود در حالیکه نوشته اش را مرور می کند بر می خیزد . آنرا تا می زند . چه خبر از وام جعاله؟
أ- هیچی.
افشار از اتاق خارج می شود.
محمود از جا بلند می شود . غلاف خالی سلاحش مشخص می گردد. سمت چوب رختی می رود و کتش را بر می دارد . حین پوشیدن کت نگاهی سرسری به نامه های روی میز می اندازد. با انگشت چند نامه را کنار میزند و عنوان آنها را می خواند. ناگهان چشمش به نامه ای می افتد .
م- بازم این؟
نامه را به دست می گیرد.ابزار باز کردن پاکت نامه را آماده می کند وروی در پاکت می کشد . در پاکت باز می شود نامه را خارج می کند. .شروع به خواندن متن می کند.
با اتمام متن نامه راروی میز رها می کند . چراغ را خاموش می کند . دررا باز و خارج می شود. صدای قفل شدن دراز بیرون به گوش میرسد.
قطع به اتاق شاهین
سکانس 2
روز – داخلی
شاهین مشغول نگارش است . ناگهان ساعت را نگاه میکند.
ش- اوه دیر شد.
شاهین با عجله نامه ای راکه نوشته است؛ داخل پاکت می گذارد .
ش- اینم از این
در پاکت را با آب دهان خیس می کند . می چسباند. اتاق را ترک می کند.
قطع به نمای حیاط
سکانس 3
روز- داخلی
دوربین به نمای حیاط بزرگی باز می شود.شاهین وارد کادر می شود. به سمت خودروی تاکسی مدل جدید پارک شده در حیاط می رود. در را باز می کند . پاکت نامه را روی صندلی کنار راننده می اندازد . در را باز را می گذارد و به سمت در پارکینگ می رود . با گشوده شدن در ؛ سوار خودرو شده از کادر خارج می شود.
در پارکینگ را می بندد.
از زمانی که شاهین وارد حیاط می شود؛ صدایش را به صورت نریشن داریم :
صدای شاهین: آقا کامران ببخش جواب نامه تو دیر می نویسم . پریروز نامه ات رسید و من با دو روز تاخیر جواب می دم.مامان می گه تنبل شدی . بنده خدا از برنامه جدیدم خبر نداره. توهم خبر نداری.
قطع به نمای خیابان
سکانس 4
روز- خارجی
بابسته شدن در پارکینگ ؛ شاهین سوار می شود و خودرو به حرکت در می آید.دور شدن خودرو تا انتهای خیابان تصویر می گردد.
صدای شاهین:سوسن که یادت هست. وقتی باهام حرف می زدانگار تو دنیا غیر از من به هیچ کس فکر نمی کنه . چند روز پیش اتفاقی توی پارک با یه پسره دیدمش.حالم ازش بهم خورد . هرچی تماس می گیره جوابشو نمی دم.
خورو چند خیابان را طی می کند تا اینکه جلوی صندوق پستی متوقف ؛ شاهین پیاده شده نامه را داخل صندوق انداخته و دوباره سوار می شه.
صدای شاهین: راستش بقیه شون هم کپی سوسنن از شون خسته شدم (همزمان جلوی دو دختر باآرایش آنچنانی می رسه. محل نمی ذاره و ردمی شه . دو دختر هاج و واج نگاه می کنند ) ازاینکه ادم رو حالو حساب کنن خسته شدم .
قطع به نمای ساختمانی شیک
سکانس 5
ادامه
خودرو مقابل ساختمانی شیک متوقف می شود . شاهین پیاده می شود . سمت در می رود . زنگ را فشار می دهد و منتظر می ماند. زنی محجبه خارج می شود . حال و احوالپرسی صورت می گیرد و هردو سوار می شوند. خودرو حرکت می کند.
صدای شاهین: تازگی ها با یه همسر شهید آشنا شدم . هرروز سر یه ساعتی می رم دنبالش می رسونمش کلاسش . از اساس با اون دخترهایی که که من و تو دیدیم و می شناسیم فرق داره . دنیای اینا یه جور دیگه است . کم کم سر حرفو یه جوری باهاش باز کردم . وقتی جریان سوسن رو بهش گفتم ناراحت شد . یه جورایی برام دلسوزی می کنه.
قطع به اتاق کار سعید
سکانس6
روز – داخلی
سعید پشت میز قرا ر دارد . چند پرونده و بولتن خبری روی میزش چیده شده است یکی دو کتاب کنار پرونده ها ست. برگه ای در دست سعید است و مشغول مطالعه آن می باشد.
صدای در می آید.
س- بفرمایید .
در باز می شودو محمود وارد می شود .سعید از جا بلند می شود.
م- سلام علیکم حاج اقا
س – سلام علیکم آقا محمود .
مصافحه می کنند.سعید به احترام محمود از پشت میز خارج می شود. روی صندلیهای کنار میز می نشینند.
سعید با دیدن ناراحتی محمود از جا بلند می شود . از روی میز متن نوشته شده ای را برمی دارد . هنگام نشستن یک پارا ازدمپابیه اش در می آورد و روی صندلی قرار می دهد و روی پایش می نشیند.
س- من گزارش شمارو خوندم . واقعا" ناراحت کننده است.
م -...
سعید از جا بلند می شود . دکمه آیفن گوشی تلفن را می فشارد. ازآن سو کسی گوشی را برمی دارد.
- جانم حاج آقا
- بگید آقا مرتضی با بچه هاشون بیان در خدمتشون باشیم.
- چشم حاج آقا .
- سعید دوباره به همان صورت قبلی می نشیند.مرور دیگر روی متن می کند.
- محمود فکور؛ نگاهش به کف اتاق است.
صدای در می آید.دو نفر به در خیره می شوند.
س- بفرمایید.
در باز می شود سه نفر وارد می شوند.
سلام و احواپرسی صورت می گیرد و جملگی می نشینند.
س – گزارش اقا محمود تو سیستم اسکن شده دیدید . آدرس هم که معلومه . دیگه زحمت بقیه کارها با شما
قطع به صحنه خیابان
سکانس8
روز – خارجی
دوربین از داخل خودرو در منزلی را نشان می دهد . با باز شدن درخودروی تاکسی خارج می شود. شاهین پیاده می شود . در را می بنددو مجددا" سوار می شود. با حرکت خودروی شاهین اتومبیل حامل دوربین نیز حرکت می کند.
سرنشینان اطلاعاتی را ردو بدیل می کنند.
- اسمش شاهینه . تاکسی متعاق به پدرشه . سابقه اش در حد مزاحمت برای زنهاو دخترها بوده . بیشتره وقتشو با چرخیدن تو خیابونها می گذرونه .
- کس دیگه هم باهاشه؟
- پسر نه . دیده نشده . قبلا" دوستی داشته به اسم کامران که رفته خارج . اینهم می خواسته بره که ...
- صبر کن وایساد.
شاهین مقابل همان منزل می ایستد . زن محجبه خارج می شود. سوار می شود. خودرو حرکت می کند.
- برو دنبالش ببینیم زنه کجا پیاده میشه .
ادامه دارد
|